این اشکها تورو می خواهد...

  

 

ایــــــن اشکــــــــ هــــا از قلبیستــــــــ که شبیــــــه دخترکـــــــــے لجبـــــــاز

 

فقطـــ تــــو را مے خواهـــد و از بـــــازے با خاطراتـــــــــــ خستهـــ شـــــــده . . .

 

******

نمی دانــم …

 

چــرا بیــن ایــن همــه آدم

 

پــیــله کــرده امــ بــه تــو …

 

شــاید فــقط با تــو پــروانــه می شـــوم …

 هیچ کسی درکــــــــ نمی کنـد کـه
" من زنـدگــــی ام را گــم کـرده ام لابـه لای تـه ریش مـردانـه اَت
کـه عجیب دلـــــــــم را می لــرزانــد "

 دلم تنگ است... تنگ که باشد فشار میدهد دیگر! تمامِ وجودم را میفشارد، بغضی هم دارد که خودش را هرجوری که هست جور میکند، همیشه! روزهایی را یکی یکی میشمرم که دستانم را حلقه نکردم دورش! دستی هم دورم حلقه نشده است...

 حوا که بغض کند ، حتی اگر خدا هم سیب بیاورد

چیزی بجز آغوش آدم آرامش نمی کند...!

 آرام آرام مي بوسَمت

آنقدر كه طرح لب هايم ،
روي تمام اندامت جا بماند!
بگذار بدانند آغـوشِ تـــو ،
تنــــها ،
قَلمروي من است....!

 چقدر دلم هوايت را ميكند

حالا كه دیگر هوايم را نداري...

 

 مرا با خیالت تنها نگذار ...

اصلا به تو نرفته است ...
مهربان نیست؛
آزارم می دهد ...

 امروز دلم واسه داشتنت پر که نه...پر پر میزنه...

واسه بودنـــت...

بغل کردنـــت...

اینکه سرم و بذارم روی شونه هات و دستات و فرو کنی لای موهام و بگی:

مال خودمــــــی!

 

امروز دلم خیلی تو رو میخواد....خیلــ ـــــــــی..!!!

 باز هم می گویم

میان من و این بغض بی قرار

جای تو خالی..........

 من دیــوانـه ی آن لحــظه ام کـه قــــلبت زیــــر ســـرم


دسـت و پـــا مـی زنـــد

 من نمی‌فهمم چرا هیچ کس برنمی دارد بنویسد از مردهــا...

از چشم‌ها و شــانه‌ها و دستهایشــان
از آغوششان ، از عطر تنشـان، از صدایشــان...
پررو می‌شوند؟
خب بشوند.
مگر خود ما با هر دوستت دارمی تا آسمـان نرفته‌ایم؟ مگر ما به اتکــاء همین دست‌ها
همین نگاه‌ها ، همین آغوشهـا ، در بزنگاههای زندگی
سرِپا نمانده‌ایم؟...
من بلد نیستم در سـایه، دوست داشته باشم ، من می‌خواهم خواستنم گوش فلک را کر کند.
من می‌خواهم
مَردَم
دلش غنج بزند ازاینکه بداند عشقـش دوستش دارد.....!

 چه قدر بد است که خداوند فراموشی را به انسان داده

باور نمی کردم فراموشم کنی اما بدان که تو درذهن و

قلب من جاویدان هستی وهمیشه درجریانی!

I MISS YOU

ازتو ممنونم که عشق رابه من هدیه کردی!

I MISS YOU

 

زیاد خوب نباش . . .

زیاد دم دست هم نباش . . .

زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی . . .

آدم ها این روزها

عجیب به خوبی و به شیرینی آلرژی پیدا کرده اند . . .

زیاد که باشی زیادی می شوی . . .

 


تـنهـــــــا چیزی که خرجـــــــی ندارد جـــــــاری شدن در ذهـــــــن

  دیـــــــگران است....

پس چه بهتر است آنگونه جاری شـــــــویم

که خنـــــــده بر لبانشـــــــان

نـــــــقش بـــــــبندد ...

نه نـــــــفرت در دلشـــــــان...

 

            دیدی ای دل عاقبت زخـمت زدند

                       گفته بودم مـردم اینجا بدند

                      دیدی ای دل ساقه جانت شکست

                           آن عزیزت عهدوپیمانت شکست

  

در میان تمام خوابهای آشفته ام 

تو تنها تصویری هستی که می بینم 

تو تنها آوازی هستی 

که بعد از گذشت هزاران سال 

هنوز به تکرار میشنوم ...

 


آدم ها جمعه را روز غمگین میدانند..

من اما روزهای غمگین بی تو را

جمعه می انگارم ...

حتی اگر فردایش سه شنبه باشد!!

 

بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی

چون آنقدررنجیده ای که نمی خواهی حرفی بزنی.

بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی

چون واقعاحرفی واسه گفتن نداری

گاه سکــــــوت یه اعتراضه

گاهی هم به انتظار

اما بیشتر سکــــــوت واسه اینه که

هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو در وجودت داری

توصیف کنه

 akhe chera?on ke dosam dasht...gonaahe man chie?

diruz besh zang zadam...bara avalin bar saram dad keshid...hanuz gosham az sedash sot mikeshe....

yani on dokhtare vaghean arzeshesh enghad bishtar az mane?

chera enghad azabam mide?....

khodaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa

khojaei paaaaaaaaaas?

akhe cheraaaaaaaa

 از بس درد کشیدم و خندیدم فکر کردند درد ندارم ضربه هارا محکم تر زدند

 سلام...تو بودی؟...تو نبودی؟....چرا اومدی؟اومدی گفتی ببخشید؟؟؟

آخه خواهری مگه من میتونم نبخشمتون؟هان؟بعده اینهمه سال منو نشناختین؟عزیم تقصیرو گردن روزگار ننداز...ما خودمون سرنوشتمونو میسازیم...

خواهری جونم من هیچوقت شماهارو به دوستام نفروختم...همیشه و الان دارم دوستامو به شماها میفروشم مثل الان که کسیو که دوسش دارم دارم از دست میدم...

اما شماها...اشکال نداره...اگه منو فروختین...به سپیده،به مهران،به پریا یا به هرکسه دیگه هیچ اشکالی نداره...

اگه دوسم ندارین اگه از من بدتون میاد اشکال نداره...اما من همیشه و همیشه آبجی هامو دوست داشتمو دارم...با اینهمه اگه یه روز دلتون گرفت ناراحت بودین کمک خواستین گیر افتاده بودین یا هرچیزه دیگه من هستم...من هیچوقت آبجی هامو نمیفروشم...اگه کاری کردین بازم میگم من بودم....حتی اگه از هیچی خبر نداشته باشم...اینو مطمئن باشین...دختر بده من شدم لااقل ففقط من بد بمونم...واسه حواهرام دوستام که سهله جونمم میدم....

همیشه دوستتون داشتم دارم و خواهم داشت

مواظب همدیگه باشین...امیدوارم هرکی که جای منو گرفته باهاش خوشبخت شین و قدرتونو بدونه...شاید من قدرتونو ندونستم که به ابن زودی از دستتون دادم....

در خر صورت...آرزوتون آرزو منه....خدا منو ببخشه

 

 

نه!نرو!... صبرکن قرارمان اين نبود بايد سکه بيندازيم... اگر شير آمد:ترديد نکن که دوستت دارم... اگر خط آمد:مطمئن باش دوستدارت هستم ..... صبر کن سکه بيندازيم اگر دوستت نداشتم.....آن وقت برو...


 

              

 

بوسه يعنی مستی از مشروب عشق...

بوسه يعنی حس خوبه طعم عشق...

بوسه يعنی لذت دل دادگی...

لذت از شب . لذت از ديوانگی...

بوسه يعنی آغازی برای ما شدن...

لحظه ای با دلبری تنها شدن...

بوسه يعنی وصله ی شيرين دو لب...

طعم شيرينی به رنگ سادگی...

بوسه آتش می زند بر جسم و جان...

بوسه رمز وارد دلها شدن...

 


 صدا میکنم تو را...

  وقتی نگاهم در نگاهت مات می ماند...

وقتی سکوتم عاشقانه ترین ها را در حصار بی صداییش برای تو می خواند

       وقتی صدایم از ارتعاش عشق می لرزد

  و جنون شقایق وحشی مرا سوی تو آرام آرام این گونه عاشقانه می کشاند..

            بشنو صدایم را

     عاشق شدن چیز ساده ایست

          مهم عاشق ماندن است

    بی انتها...

           بی زوال...

                 تا ابد..........

 

 

 

 چرا؟چرا وقتی میخواستی تنهام بزاری اومدی به زندگیم

چرا داغونم کردی گذاشتی رفتی؟چرا؟

چرا احساس و عشقمو لح میکنی و میزاری میری؟مگه چه گناهی کرده بودم؟

دیگه خسته شدم خسته شدم از گریه خسته شدم از انتظار ئ    از امید واهی از عشق از زندگی از نفسای بیهوده کشیدن بی تو

کاش مردن دست خود آدما بود   کاش میمردم ازاین زندگی لعنتی راحت میشدم  دیگه نمیتونم  نمیتونم ادامه بدم و فقط به یچیز فکرمیکنم

به مردن به اینکه نباشمو راحت شم  یکی ازدوستای گلم گفت:خودکشی واسه آدمای ضعیفه خب منم بی تو شکستم و ضعیف شدم!!!  پس بهتره نباشم

حداقل اگه نباشم خونوادم و دوستام اذیت نمیشن   بودنم که جز زجر و عذاب برام چیزی نداره   یکی دیگه ازدوستام گفت:ما تنهانیستیم و خدا رو داریم

ولی خداهم از دست من خسته شده  خداهم دیگه منو دوست نداره  پس بهتره دیگه نباشم........

 

 

 عشق

 عشق

 www.mr-mojtaba.rozblog.com

 

 به کودکي گفتند : عشق چيست؟

گفت : بازي. به نوجواني گفتند : عشق چيست؟

 گفت : رفيق بازي

به جواني گفتند : عشق چيست؟

گفت : پول و ثروت

به پيرمردي گفتند عشق چيست؟

گفت :عمر

به عاشقي گفتند : عشق چيست؟


 

 

 خدا تو را برای عاشقانه زیستن

به من نداد.

برای شاعرانه زیستن

ز من گرفت..

15_09_2009_0471010001253007116_metin-demiralay 

 

 بیا بازی کنیم

تو چشم بگذار و

من...

سیر تماشایت میکنم

من نمیدیدم که رفتنت نقطه کور آیینه بودنت بود

    اینجا کنار من

        " یاد تو " موج میزند هر دم...

     تلخ تر از قهوه

     شیرین تر از بوسه

       من..

طعم آشنای تو را

بر فراز تخته سنگ های شمالی ترین نقطه سرزمینم چشیده ام

من به همین هست هایت که،نباید

به همین نباید هایت که،هست

به همین بودن های شبیه نبودنت

قانعم..

         باش....

 

 

 

 حلقه بازوانت تنگ تر می شود...

ومن آزاد تر گم می شوم

میان دنیایی که فقط به اندازه یک من جا دارد

پی نوشت:امروز صدای سکوت قلبم مرا به وحشت انداخته

 

 

  

  باور کن کم نیاورده ام ،


فقط کوتاه آمده ام ؛

عشق دارد هدر می رود . . . . .!

  گــــاهی بایــــد آرامش کســــی را بهم ریخت....


تنــــها برای اینــــکه بداند تنــــها نیــست ... 

  مـــטּ غــــرورم را بــہ راحتـــے بـــہ دستـــ نیــــاوردم ڪــہ هــر وقتــــ دلـتـــ خواستـــ خــردش ڪنے ... !


غـــــرور من اگر بشڪـنــــد بـا تــڪـــہ هـــایــش شـاهــرگـــ زنـدگــے تـــو را نیـــز خواهـــد زد !!!!

 

دلم

هواي آغوشي را دارد

که بي منت به آتـش بکشد

تمام نبودن هايت را... 

 

گاهی مجبوری

بُغضت را با یک مقدار آب فرو ببری

و بگی . .
. . .
. .

خـــــــــــــدا بزرگـــــــــــــــــه 

v