نميدوني...
هر صدا و هر سکوتی اونو یاد من میاره

میشکنه بغض ترانه غم رو گونه هام میباره

از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد

حرفای قشنگ و سادش عاشقونه باورم شد

خیلی مهربونی اما نمی خوای با من بمونی

نمی دونی زندگیمی نمیدونی نمیدونی

اشتباه از من و دل بود نه که قسمتم نبودی

حالا دیگه خیلی دیره میمیرم بیتو به زودی

دلمو از قلم انداخت اونکه صاحب دلم بود

منو دوس داشت ولی انگار اندازش یه ذره کم بود

از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد

حس خوب داشتن اون عاشقونه باورم شد