بالا و پایین پریدنم از شوق زندگی نیست ...!!!
.
.
.
.
.
ماهی روی خاک چه میکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا از قلمروات دفاع کن ....
دارند فتحم میکنند
غـــــــــــــــــــــــــــم ها
کاش گاهی وقت ها خدا از پشت اون ابرها می اومد بیرون ...
و محکم گوشم رو میگرفت و میگفت :
که آهای !!!بشین سرجات انقده غر نزن...
همینه که هست ...
.
.
.
بعد یه چشمک میزد و آروم توی گوشم میگفت :
غصه نخور عزیزکم همه چی درست میشه ...!!!!!!!!!!!!!!!
پلک های مرطوب مرا باور کن
این باران نیست که میبارد
صدای خسته من است
که از چشم هایم بیرون میریزند ....
تنهایی
تقدیر من نیست ...
ترجیح منه ...!!!!!!!!!!!
این شب ها ...
بیشتر ازقبل ، حال همه را میپرسم ...
سنگ صبور غم هایشان میشوم ...
اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک میکنم ...
اما
یک نفر پیدا نمیشود ...
که دست زیر چانه ام بگذارد ...
سرم را بالا بیاورد و بگوید :
حالا تو برایم بگو ....!!!!!!!
خیابان نیست
که از همان راهی که آمده ای بروی
بفهـــــــــــــــــــم
این لعنتی
اسمش دل است ....!!!!